مارتین آمیس، نویسنده بریتانیایی تعیین کننده دوران، در ۷۳ سالگی درگذشت

مارتین آمیس، نویسنده بریتانیایی تعیین کننده دوران، در ۷۳ سالگی درگذشت

یکی از سنگینی‌های داشتن یک پدر مشهور این است که در همان زمینه با او همگام شوید.

مارتین آمیس، نویسنده بریتانیایی، که در سن 73 سالگی درگذشت، نه تنها با پدر برجسته‌اش، کینگزلی، برابری کرد، بلکه برای مدتی از او فراتر رفت.

رمان «پول» این نویسنده تأثیرگذار در سال 1984 به یکی از کتاب هایی تبدیل شد که یک نسل را خلاصه می کرد.

او یک سال پس از انتشار کتابش در انتشارات «رمان نویسان در مصاحبه» گفت: «اگر بگوییم شر است پول اهمیتی نمی‌دهد، از قدرتی به قوت دیگر می‌رود. این یک داستان تخیلی، یک اعتیاد و یک توطئه ضمنی است. بیرون

به تصویر کشیدن طمع خودخواهانه در بریتانیای تاچری و ایالات متحده تحت رهبری رونالد ریگان، «پول: یادداشت خودکشی»، برای دادن عنوان کامل آن، به عنوان یکی از ترسناک ترین، روشنگرترین و به طرز گزنده ای خنده دارترین رمان های انگلیسی زبان بیستم در نظر گرفته می شود. قرن.

داستان «یک الکلی نیمه‌سواد»، جان سلف، مدیر تبلیغاتی با اشتهای پورنوگرافی، مواد مخدر و فست فود را دنبال می‌کند که در تلاش برای ساختن یک فیلم، بین لندن و نیویورک فاصله می‌گیرد.

شخصیت‌ها با کارتونی هم مرز هستند، اما زبان تند و واضح است و کمدی به همان اندازه که پدرش نوشته است تیره و تار است.

مسلماً، این تور دو نیرو در قانون آمیس است، اگرچه برخی ممکن است برای رمان او در سال 1989 «زمین‌های لندن» یا برای «پیکان زمان» در سال 1991 استدلال کنند که روایتی معکوس دارد – از جمله دیالوگ در معکوس – همانطور که ادعا می‌شود. زندگینامه یک پزشک اردوگاه کار اجباری نازی

«پیکان زمان» در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت، جایزه‌ای که آمیس در طول دوران حرفه‌ای‌اش از آن دور ماند.

فیلم اقتباسی جاناتان گلیزر کارگردان بریتانیایی از رمان او «منطقه مورد علاقه» که در اردوگاه مرگ نازی ها اتفاق می افتد، در حال حاضر در جشنواره فیلم کن مورد تحسین قرار گرفته است.

آمیس زمانی به بی‌بی‌سی گفت: «رمان پرتره‌ای فوق‌العاده صمیمی از یک نویسنده است.

اگرچه من یک نویسنده اتوبیوگرافیک نیستم، اما در تمام کتاب هایم حضور دارم.»

ریشه های ادبی

مارتین لوئیس آمیس در 25 اوت 1949 در آکسفورد به دنیا آمد، دومین فرزند از سه فرزند کینگزلی آمیس با همسر اولش هیلاری باردول.

کینگزلی زمانی که مارتین در حال رشد بود، شخصیت بزرگی در دنیای ادبی بود و بر موفقیت رمان خود “جیم خوش شانس” در سال 1954 سوار شد. این خانواده را به پرینستون در ایالات متحده برد، جایی که او در آنجا تدریس می کرد، جایی که او به تصویری از دمدمی مزاجی که به دقت پرورش داده بود، زندگی کرد.

مارتین آمیس پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه آکسفورد، اولین رمان خود را به نام «مقاله های راشل» در سال 1973 منتشر کرد. او دو سال بعد با «بچه های مرده» ادامه داد، که نشان دهنده اولین شوخی او با طنز بیمارگونه بود.

در سال‌های بعد، او با «موفقیت» و «دیگران» موفقیت‌های زیادی کسب کرد، قبل از اینکه با «پول»، «مزارع لندن» و «پیکان زمان» به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کرد.

این سومین رمان “لندن” او به نام “اطلاعات” بود که در سال 1995 منتشر شد و او را وارد ستون های شایعات کرد.

دلیلش پول بود

به آمیس 500000 پوند پیش پرداخت داده شد که همزمان با ترک مامور خود، پت کاوانا، همسر یکی از بهترین دوستانش، رمان نویس، جولیان بارنز بود.

باعث اختلاف بین این دو نویسنده شد.

در آن مرحله آمیس قبلاً همسر اول خود آنتونیا فیلیپس را که یک دانشگاهی آمریکایی بود و با او دو پسر داشت، ترک کرده بود تا با ایزابل فونسکا، وارثی که برای بررسی ادبی بریتانیا با او مصاحبه کرده بود، رابطه برقرار کند. آنها در سال 1996 ازدواج کردند.

نظرات تقسیم شده

دهه 1990 اوج قدرت ادبی آمیس بود، حتی زمانی که او به زن ستیزی و بعداً اسلام هراسی متهم شد – ادعاهایی که او قاطعانه آن را رد کرد.

او در سال 2018 گفت: “من نه تنها خود را یک فمینیست، بلکه یک ژینوکرات می دانم.”

رمان «سگ زرد» او در سال 2003 در فهرست بلند جایزه بوکر قرار گرفت، اما تا حد زیادی مورد تمسخر قرار گرفت، به یاد ماندنی توسط یک رمان‌نویس بریتانیایی دیگر، تیبور فیشر، که در نقد روزنامه‌ای گفت که آنقدر بد است که «مثل اینکه عموی مورد علاقه‌تان در زمین بازی مدرسه گرفتار شده باشد. خودارضایی».

آمیس و فونسکا که دو دختر داشتند در بروکلین نیویورک ساکن شدند و در سال 2010 خانه خود را به قیمت 2.5 میلیون دلار خریدند. آنها همچنین خانه هایی در لندن و اروگوئه داشتند.

آمیس علاوه بر یک رشته رمان، دو مجموعه داستان کوتاه، شش کتاب غیرداستانی و یک خاطره نوشت.

اما، برای بسیاری از طرفداران، درخشش تند «پول» آن را به رمان برجسته‌اش تبدیل می‌کند، که شاید بازتابی از دیدگاه‌های خود آمیس درباره قدرت‌های رو به زوال نویسنده قدیمی‌تر باشد.

او در سال 2009 در نقد روزنامه ای از کتاب جان آپدایک نوشت: «سن نویسنده را آب می کند.

“وحشتناک ترین سرنوشت این است که توانایی بخشیدن زندگی به مخلوقات خود را از دست بدهی.”

(این داستان توسط کارکنان NDTV ویرایش نشده است و به طور خودکار از یک فید سندیکایی تولید شده است.)