سوگند وفاداری به پادشاه چارلز در آزمون سوگند خوردن مردود شد؟ یک کارشناس زبان توضیح می دهد

سوگند وفاداری به پادشاه چارلز در آزمون سوگند خوردن مردود شد؟  یک کارشناس زبان توضیح می دهد

یک کارشناس زبان توضیح می دهد که چرا «سوگند» به شاه چارلز سوم در آزمون سوگند بودن مردود می شود

یورک، انگلستان:

زمانی که کاخ لمبث یک «کر میلیون‌ها نفر» را در نظر گرفت که در مراسم تاج‌گذاری به چارلز سوم و «وارثان و جانشینان» او سوگند وفاداری می‌دهند، بدون شک به عنوان یک مراسم میهن‌پرستانه در نظر گرفته شده بود که ملت را گرد هم می‌آورد. تا کنون، این دعوت واقعاً یک اجماع نسبتاً گسترده دریافت کرده است – اگرچه دقیقاً مورد حمایت نیست.

همانطور که مفسران از سراسر طیف سیاسی اشاره کرده اند، این سوگند به دلایل بسیاری مشکل ساز است. یکی اینکه بی معنی است. دیگر اینکه در واقع قسم نیست.

زبان شناس و فیلسوف JL Austin در سال 1955 مفهوم “کنش گفتاری اجرایی” را معرفی کرد. شما می توانید این را تقریباً به عنوان یک افسون جادویی در نظر بگیرید: اگر در شرایط مناسب ساخته شود، قدرت تغییر واقعیت (اجتماعی) را دارد. وقتی آن شرایط وجود نداشته باشد، عملاً بی معنی است.

به عنوان مثال، عبارت «شما را زن و شوهر می‌دانم» در واقع باعث می‌شود که این اتحاد عملی شود – زمانی که یکی از اعضای روحانیت یا یک کارمند دولتی با اعتبار مناسب برای دو نفر که قبلاً تمایل خود را اعلام کرده‌اند صحبت می‌شود. اما اگر آن را در خیابان به دو نفر تصادفی بگویم، حداکثر باعث تعجب می شود.


این قطعه بخشی از پوشش ما از تاجگذاری پادشاه چارلز سوم است. اولین تاجگذاری یک پادشاه بریتانیا از سال 1953 در زمانی رخ می دهد که برای سلطنت، خانواده سلطنتی و کشورهای مشترک المنافع حساب باز می شود.

برای تحلیل سلطنتی بیشتر، به پوشش ما درباره جشن پلاتینیوم ملکه الیزابت دوم و مرگ او در سپتامبر 2022 مراجعه کنید.


انواع مختلفی از اعمال گفتاری اجرایی وجود دارد – حکم در یک پرونده دادگاه، اعطای مدرک یا افتخار، یا حتی صرفاً گسترش دعوت به یک مهمانی خیابانی تاج گذاری. هر کدام از اینها به درجاتی متفاوت، چیزها را تغییر می دهند. کسی از آزادی محروم می شود یا به او بازگردانده می شود، نام یک نفر با یک رشته حروف گسترش می یابد، یا رویدادی به وجود می آید که همه طرف ها به درستی برای آن برنامه ریزی می کنند.

عهد (و سوگند از نوع وعده‌های رسمی است) افعال گفتاری است. اگر قول انجام کاری را بدهم، نسخه جدیدی از واقعیت را ایجاد می کنم که در آن ملزم به انجام آن قول هستم.

دو پیش نیاز وجود دارد که باید رعایت شود تا یک قول «مناسب» باشد. اول، گوینده باید باور داشته باشد که قادر به انجام عمل موعود است. ثانیاً، این عمل نباید کاری باشد که آنها در هر صورت در جریان عادی وقایع انجام دهند. اگر این دو شرط برآورده نشود، قول بی معنی است، زیرا آنچه را که زبان شناسان شرط اخلاص می نامند، نقض می کند.

به عنوان مثال، زمانی که ژاک برل خواننده به معشوق قول داد که او را ترک کند که “مرواریدهای بارانی از کشورهایی که باران نمی بارد” به او تقدیم کند، این یک جمله زیبا شاعرانه بود، اما به احتمال زیاد چیزی نیست که او واقعاً باور داشته باشد. قادر به انجام خواهد بود. به عبارت دیگر، قول غیر صادقانه بود.

چه زمانی سوگند سوگند نیست؟

سوگند وفاداری به پادشاه در دو مورد شرط صداقت را برآورده نمی‌کند (سه مورد اگر ملحد یا آگنوستیک هستید و معتقد نیستید که «خدایا به من کمک کن» یک جمله معنادار است).

نخست، وعده ای است که به پادشاه و وارثان و جانشینان او داده شده است. مشکل در اینجا استفاده از جمع است: چند وارث و جانشین هستند و چه کسانی هستند؟

به نظر می رسد که پاسخ دادن به این امر غیرممکن است، زیرا چنین تصمیمی به انتخاب خودسرانه اولین فردی که شما انتخاب می کنید فرزندانش را در نظر بگیرید متکی است. شما می توانید این را تا جایی که می خواهید گسترش دهید (یکی از طولانی ترین لیست های فعلی نزدیک به 6000 نفر دارد).

این به خودی خود این وعده را غیرقابل تحقق و در نتیجه غیر صادقانه می کند – جدا از این واقعیت که لیست حاوی نام هایی است که برخی آنها را مشکل ساز می دانند.

دوم، «وفادار بودن و وفاداری واقعی» به این انبوه نامشخص از مردم به چه معناست؟ اگر مثلاً شخص شماره 43 در لیست جانشینی (هر کسی که باشد) در آستان شما حاضر شود و از شما بخواهد که چنگال خود را بردارید و به آنها کمک کنید تا از قرقاول ها در املاک کشورشان در برابر همسایه شکارچی خود دفاع کنند، سوگند نمی شود. قابل اجرا باشد، زیرا حاوی بند خروج “بر اساس قانون” است که هوشیاری را ممنوع می کند.

فراتر از اعمالی که قبلاً غیرقانونی هستند – مانند پرتاب تخم مرغ به سوی کسی – تنها زمینه ای که می توانم تصور کنم که در آن مفهوم “وفاداری و وفاداری واقعی” آزمایش شود، همه پرسی درباره آینده سلطنت است. به نظر من، رأی دادن به الغای پادشاه با وفاداری به او مغایرت دارد، اما آیا این امر نقض این سوگند است؟

باز هم، این به عبارت “طبق قانون” بستگی دارد. این قانون به همه شهروندان بریتانیایی حق ابراز عقیده و رای آزاد در انتخابات و همه پرسی را می دهد.

بنابراین، اگر پنج دقیقه پس از سوگند رسمی وفاداری واقعی خود میل به راه اندازی کمپین جمهوری خواهان دارید، برای شما موفق باشید. فقط از محدودیت‌های سخت‌تر در مورد اینکه چگونه می‌توانید دیدگاه‌های خود را بشناسید آگاه باشید – اما این داستان دیگری است.

اکثر مردم در برخورد با پادشاه اغلب طبق قانون عمل می کنند (یا حتی اعتراض می کنند). این دوباره سوگند وفاداری را غیر صادقانه می کند – شما چیزی را که به هر حال انجام نمی دهید (یا از انجام آن خودداری می کنید) قول نمی دهید.

تمام لوازم شبه جادویی یک کنش سخنرانی نمایشی بزرگ وجود دارد: آن را با شکوه و جلال در طی یک مراسم رسمی ارائه می دهند. با این حال، وعده ای که داده می شود – احترام و وفاداری به روشی نامشخص به تعداد نامعلومی از افراد ناشناس – در واقع نمی تواند عملی شود. این سوگند یک سوگند نیست: یک مسخره است.گفتگو

(نویسنده:مونیکا اشمید، استاد زبان‌شناسی دانشگاه یورک)

(بیانیه افشا:مونیکا اشمید از شورای تحقیقات هنر و علوم انسانی و شورای تحقیقات علوم اقتصادی و اجتماعی کمک مالی دریافت می کند، در گذشته، کار او توسط بنیادهای علمی ملی هلند و آلمان تامین مالی شده است.

این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است. مقاله اصلی را بخوانید.

(به جز عنوان، این داستان توسط کارکنان NDTV ویرایش نشده است و از یک فید سندیکایی منتشر شده است.)