درام پیرامون افزایش سقف استقراض، خطر فزاینده سقوط در بازار اوراق خزانه را پنهان می کند.
همانطور که مفسران در سراسر جهان اشاره کرده اند، درام سقف بدهی که در واشنگتن دی سی در حال رخ دادن است، تمرکز بایدن را از برنامه ژئوپلیتیک خود منحرف می کند.
اگرچه ترس های اولیه مبنی بر اینکه بن بست مانع از شرکت وی در نشست هیروشیما G7 شود، محقق نشد، اما او مجبور شد سفرهای خود به استرالیا و پاپوآ گینه نو را لغو کند، که هر دو شامل تلاش هایی برای مهار نفوذ فزاینده چین در اقیانوس آرام بود. او حتی باید قول میداد که در مسیر خانه با کوین مک کارتی، رهبر اکثریت سنا، از ایر فورس وان تماس بگیرد. در آخر هفته، مذاکرات متوقف شد و ظاهراً نمیتوان بدون دخالت شخص رئیسجمهور از سر گرفت.
جمهوری خواهان خواستار کاهش گسترده هزینه های اجتماعی در دهه آینده به عنوان پیش شرط برای برداشتن سقف بدهی هستند در حالی که دموکرات ها مصمم هستند هر گونه کاهش را به حداقل برسانند. آشتی جناح راست و جناح چپ در مورد موضوعاتی مانند الزامات کاری برای واجد شرایط بودن برای پرداخت های مختلف رفاهی بسیار دشوار به نظر می رسد و مذاکرات بیش از یک بار متوقف شده است.
با این حال، دموکراتها در صورتی که مایل به تسلیم شدن به مراتب بیشتر از آنچه در حال حاضر اعتراف میکنند و موافقت خود را با کاهشها، که اکنون به راحتی به گردن جمهوریخواهان و نیاز فوری به برداشتن سقف بدهی متهم میشود، به شکل گذشته خود صادق خواهند بود.

در واقع، اگر دولت بایدن واقعاً به کارگران فقیر در ایالات متحده اهمیت می داد، نه به ذکر زیرساخت های در حال فروپاشی و اقتصاد رو به زوال آن که می توانست از دوز سنگینی از محرک های مالی و استراتژی صنعتی استفاده کند، به توصیه کارشناسان حقوقی که توضیح داده اند توجه می کرد. به اصطلاح سقف بدهی در واقع وجود ندارد. با رای گیری در مورد بودجه، کنگره قبلاً موافقت کرده است که این کمبود را وام بگیرد.
جای تعجب نیست که بسیاری در واشنگتن دی سی هنوز در مورد یک معامله خوش فکر هستند. با این حال، قطعنامه این بار قطعا سخت تر از همیشه به نظر می رسد زیرا جانت یلن و نزدیک به 150 مدیر عامل شرکت های بزرگ ایالات متحده نسبت به فاجعه در صورت پیش فرض هشدار داده اند. جیمی دیمون، مدیر عامل بزرگترین بانک ایالات متحده (که اخیراً با جذب بانکهای شکست خورده بزرگتر شده است)، اتاق جنگ را در مورد احتمال تشکیل داد و نسبت به هراس بازار هشدار داد.
با این حال، حتی اگر این بار نیز به یک راه حل برسد، بن بست طولانی مدت فعلی عواقبی خواهد داشت. در سال 2011، زمانی که بن بست مشابهی وجود داشت، به موقع به یک قطعنامه رسید، اما به هر حال استاندارد اند پور بدهی ایالات متحده را از رتبه AAA پایین آورد. امروز، وضعیت اقتصادی در ایالات متحده به مراتب بدتر است و وضعیت مالی، که بین سنگ تورم و مکان سخت افزایش نرخهای بهره از بین میرود، بسیار شکننده است.
بازارها در حال حاضر آگاهی از این شرایط را نشان می دهند. آنها همچنان مملو از سرمایه هایی هستند که به امیدی برای سود نیاز دارند، هر چند این امید ناامید باشد و حاشیه سود ناچیز باشد. این شرایط معمولاً باید بازارها را برای همه دارایی ها تقویت کند، اما سرمایه گذاران از سهام و اوراق قرضه ایالات متحده رویگردان هستند. در حالی که برخی از سرمایهگذاران در حال انتقال وجوه از ایالات متحده به چین هستند که به دلیل چشمانداز اقتصادی روشنتر، ارزشگذاری بهتر و چشمانداز خوشخیمتر تورم این کشور جذب میشوند، برخی دیگر ممکن است تمایلی به شرطبندی روی شرکتهای آمریکایی نداشته باشند که وعده سودآوری در آینده را میدهند. ترجیح می دهند شرکتهای سود سهام پرداختکننده ثابتتری که اروپا به وفور دارد.
علاوه بر این، ایالات متحده با توجه به بدهی بزرگ خود با یک تهدید بزرگتر و فوری تر روبرو است – سقوط در بازار خزانه. تقریباً بهطور کامل به خاطر تکرار، دنیا این داستانی را که ایالات متحده از آن لذت میبرد حقیقت میپذیرد.امتیاز گزاف” صدور بدهی بدون محدودیت، که جهان از خرید آن بسیار خوشحال خواهد شد. متأسفانه، این نه تنها هرگز درست نبود، بلکه اخیراً بیش از همیشه نادرست شده است.
ایالات متحده مدتهاست با نرخهای بالاتری نسبت به سایر دولتهای بزرگ مانند آلمان وام گرفته است. علاوه بر این، در دهه گذشته و قبل از آن، حمایت فدرال رزرو از بازار خزانه داری ایالات متحده در بالا نگه داشتن قیمت ها و فشار بر بازدهی بسیار مهم بوده است. با این حال، در ابتدای همهگیری در مارس 2020، پایین بازار اوراق قرضه خزانهداری آمریکا از بازار خارج شد و بیش از یک سال است که افزایش نرخهای بهره نیز از آنها حمایت میکند.
با این حال، نگرانی هایی در مورد نقدینگی بازار اوراق خزانه وجود دارد، به ویژه در مورد اینکه آیا فروشندگان می توانند خریدار پیدا کنند یا خیر. پس جای تعجب نیست که پرزیدنت بایدن نمی تواند به صداهای آژیر لابی نظریه پولی مدرن تسلیم شود، که استدلال می کرد که ایالات متحده حداقل ظرفیت صدور بدهی بدون محدودیت را دارد. در عوض، او مجبور شده بود با احتیاط هزینهها را در بودجهاش محدود کند، برنامههای مخارج مورد انتظاری را که در طول مبارزات انتخاباتیاش وعده داده بود، پایین نگه دارد، و حتی پس از آن مجبور شد بهجای تأمین مالی آنها تنها با بدهی، آنها را با افزایش مالیات تامین کند. خیلی برای “امتیاز گزاف” و نظریه پولی مدرن.
بنابراین، حتی اگر بن بست فعلی سقف بدهی حل شود – و تندی که در آن وجود دارد، ناکارآمدی سیاسی ایالات متحده را به نمایش بگذارد، یک عامل بی ثبات کننده بیشتر برای دارایی های ایالات متحده، از جمله خزانه داری – این سوال در مورد ارزش واقعی بدهی ایالات متحده و اینکه آیا این کشور وجود دارد، باقی می ماند. در واقع می تواند بدون محدودیت به وام گرفتن ادامه دهد.
اگر گذشته چیز دیگری باشد، و چیز دیگری برای استوار کردن انتظارات وجود نداشته باشد، تمام این استقراض صرفاً به کاهش مالیات و اعطای یارانه های هنگفت به شرکت های غیرمولد آمریکایی می رسد که به نظر می رسد قادر به مقابله با چالش چین در زمینه هایی مانند این نیستند. به عنوان فناوری اطلاعات و ارتباطات حتی مجتمع عظیم صنعتی نظامی ایالات متحده که یارانههای زیادی دریافت میکند، نمیتواند سلاحهای پیشرفتهای تولید کند که با موشکهای مافوق صوت خود با روسیه و چین رقابت میکنند، و تنها میتوانند مجموعهای از جنگهای بیپایان را که به شکست ختم میشوند، تامین کند.
بنابراین، داستان بدهی ایالات متحده قطعاً فصل های بسیار بیشتری خواهد داشت که هر کدام از فصل های قبل ناپسندتر هستند، مگر اینکه تغییر سیاسی بزرگی که اقبال اقتصادی ایالات متحده را احیا می کند از راه برسد و تا کنون هیچ کدام در افق دیده نشود.
اظهارات، دیدگاه ها و نظرات بیان شده در این ستون صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً بیانگر نظرات RT نیست.