این غول نفتی ۲۰ سال پیش به سربازان پول می‌داد تا یازده روستایی در شمال آچه را مورد خشونت قرار دهند.
یازده اندونزیایی که فقط به نام جان و جین دوز شناخته می‌شوند، روز دوشنبه شکایتی علیه غول نفتی ExxonMobil را برای مبلغی نامشخص پس از دو دهه درگیری در دادگاه که باعث شد این شرکت چندملیتی متهم به استخدام اعضای ارتش اندونزی برای شکنجه روستاییان در نزدیکی آرون عظیمش شود، به پایان رساندند. میدان در شمال آچه.
سربازان اکسون موبیل که به عنوان امنیت میدان گاز کار می کردند، ظاهراً زنان باردار را قبل از تجاوز جنسی، بارها و بارها مجبور به پریدن می کردند و مردان را دچار سوختگی، شوک و جراحات چاقو می کردند. این گروه همچنین مدعی شد که باید شاهد تیراندازی اعضای خانواده در جلوی چشمشان باشند. به گفته شاهدان، حتی یک تاجر ماهی مسافر که برای فروش اجناس خود در کارخانه آرون توقف کرده بود، به ضرب گلوله کشته شد، در حالی که تجاوز جنسی و آزار جسمی توسط نگهبانان طبق گزارشات عادی بود.
اکسون موبیلنقض حقوق بشر به هر شکلی را محکوم می کند، از جمله اقداماتی که در این پرونده علیه ارتش اندونزی بیان شده است.یک سخنگوی شرکت به خبرگزاری فرانسه گفت. “لازم به ذکر است در حالی که هیچ ادعایی مبنی بر آسیب رساندن مستقیم به یکی از شاکیان توسط کارمند وجود نداشته است، توافق برای همه طرفین بسته می شود.“
این شرکت در طول دوره شکنجه ادعایی از میدان آرون، یکی از بزرگترین میدان های جهان، سود زیادی به دست آورد. گفته می‌شود که این سوءاستفاده‌ها در دوره‌ای از ناآرامی‌های گسترده ملی رخ داده است که به‌طور وحشیانه‌ای توسط دیکتاتوری نظامی ژنرال سوهارتو تحت حمایت ایالات متحده سرکوب شد.
پرونده شکنجه پس از سال ها درهم ریختگی بین حوزه های قضایی، سرانجام در پایان ماه در واشنگتن به دادگاه رفت. سرانجام در واشنگتن دی سی، قاضی دادگاه منطقه ای ایالات متحده، رویس لمبرث، خانه ای پیدا کرد که درخواست اکسون موبیل برای جلوگیری از محاکمه را با حکمی به نفع خود رد کرد. حل و فصل حل می شودهمه مسائلبر اساس پرونده مشترک وکیل مخالف.
روستاییان که از زمان شکایت در سال 2001 به دلیل تهدید علیه خود و همسایگانشان ناشناس مانده اند، پایان این پرونده را جشن گرفتند. “ما بسیار خوشحالیم که اکنون، در آستانه محاکمه، توانستیم عدالت را برای آنها و خانواده هایشان تامین کنیم.آگنیشکا فریزمان، مشاور ارشد به خبرنگاران گفت.
شما می توانید این داستان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید:
