نسل بایدن-ترامپ آمریکا در تلاش است تا به یک واقعیت سیاسی منسوخ شده بچسبد – RT World News

دورنمای تکرار همان نبرد برای کاخ سفید، ناکامی کشور در پذیرش تغییر زمانه را خلاصه می کند.

توسط فئودور لوکیانوف، سردبیر روسیه در امور جهانی، رئیس هیئت رئیسه شورای سیاست خارجی و دفاعی، و مدیر تحقیقات باشگاه گفتگوی بین المللی والدای.

جو بایدن تصمیم گرفته است به نبرد برای روح آمریکا ادامه دهد و اعلام کرده است که قصد دارد برای دور دوم ریاست جمهوری نامزد شود. اگر او موفق شود، در روز تحلیف 82 ساله خواهد شد و در رده بندی قدیمی ترین رهبران ایالات متحده که به قدرت رسیده اند، از خود پیشی خواهد گرفت. در پایان دوره ریاست جمهوری او، اگر همه چیز خوب پیش برود، بایدن 86 ساله شود.

سن دیگر در دنیای مدرن بار سنگینی نیست و شیوه‌ها و تکنیک‌هایی که طول عمر فعال را تشویق می‌کنند، گسترده و مؤثر هستند. ماهاتیر محمد، نخست وزیر سابق مالزی تا دو ماه دیگر 98 ساله می شود و مانند یک شیر به مبارزه برای حقوق مخالفان علیه همکاران سابق خود ادامه می دهد. هنری کیسینجر یک ماه دیگر صدمین سالگرد خود را جشن می گیرد، اما قضاوت های او اغلب بازگو می شود و به عنوان مشاهدات مهم تلقی می شود.

در مقایسه با این ارقام، بایدن هنوز در دوران اوج خود است. اما زبان‌های خشمگین می‌گویند که مشکل سن او نیست، بلکه وضعیت شناختی رئیس‌جمهور است که اغلب به خلأ سلام می‌کند، صداها را می‌شنود و فراموش می‌کند کجاست. اما اجازه دهید با آن روبرو شویم، خط سیاسی بایدن کاملاً منسجم و منطقی است. و این نتیجه زوال عقل نیست، بلکه ناشی از یک رویکرد ایدئولوژیک و استراتژیک است. اینکه چقدر درست است و به کجا می انجامد بحث دیگری است اما آگاهانه و نه تحت تأثیر ظاهرها دنبال می شود.


میدان مین واقعی: چرا پیامدهای درگیری در اوکراین برای چندین دهه احساس خواهد شد

در هر صورت، شانس خوبی برای بازی مجدد در سال 2024 وجود دارد. دونالد ترامپ، که در حال حاضر برای نامزدی جمهوری خواهان پیشتاز است، با حریفی روبرو خواهد شد که در سال 2020 به او باخت. حتی اگر هرگز شکست را به طور کامل اعتراف نکرده باشد. ترامپ در روز انتخابات 77 ساله خواهد شد. رئیس جمهور سابق به طور قابل توجهی فعال تر و از نظر ذهنی تیزتر از رقیب بالقوه خود است و به نظر می رسد هنوز هم تمام اختیارات خود را در اختیار دارد. با این حال، بایدن نیز چند سال پیش بسیار متفاوت به نظر می رسید، اما در نهایت شکست خورد.

انتخابات هنوز یک سال و نیم باقی مانده است که در شرایط کنونی زمان بسیار طولانی است، نه فقط برای خود پیرغلامان، بلکه برای بقیه. خیلی چیزها می توانند ناگهان تغییر کنند. اما اگر این دو نامزد به مرحله نهایی راه یابند، انتقال نسل طولانی در نهایت چه شکلی خواهد داشت؟

ما جرأت می‌کنیم حدس بزنیم که پشت طول عمر سیاسی این گروه سنی، که به استثنای اوباما، که بایدن نقش «دایی» را تحت نظر او داشت، از اوایل دهه 1990 ایالات متحده را اداره می‌کرد، یک دستور کار ثابت است. و این، به اندازه کافی عجیب، بین المللی است، علیرغم این واقعیت که مسائل سیاست خارجی نقش کمی در سیاست واقعی آمریکا بازی می کند. اولین عضوی از نسل ترامپ-بایدن که مقام بالایی داشت، بیل کلینتون بود و به او این فرصت داده شد تا نظم جهانی تک قطبی و آمریکا محور را اجرا کند. این چارچوب از آن زمان به قوت خود باقی مانده است.

اگرچه ساختار و وضعیت نظام بین‌الملل از نظر کیفی تغییر کرده است، اما آگاهی حاکمیت آمریکایی – که هدف آن حفظ و تقویت سیستم قدیمی است – از بین نرفت.


تیموفی بورداچف: چگونه مانورهای دیپلماتیک دیوانه‌کننده‌تر نظم جهانی را تغییر می‌دهد

شاید به نظر برسد که ترامپ خارج از باشگاه است، با گفتمان «اول آمریکا» که آرمان های جهانی طبقه حاکم آمریکا را به چالش می کشد. اما جایگاه او در تاریخ مورد تردید نیست، زیرا او نیز هژمونی ایالات متحده را به چالش نکشیده است. تفاوت جمهوری‌خواه با اسلاف خود یا بایدن در این است که او آشکارا می‌خواهد نقش مرکزی کشورش را به یک امر سودآور تبدیل کند و قراردادی را کنار بگذارد. با این وجود، او به هیچ وجه آن را رها نمی کند.

تسلط آمریکا بر جهان اکنون تحت فشار شدید است. این فقط ظهور رقبا نیست که هژمون را به چالش می کشد. این تغییرات بسیار متفاوت است، اما وجه مشترک آنها در رد ادعاهای رهبری، به ویژه تسلط آمریکاست. به عبارت دیگر، یک اثر جهانی «مقاومت مادی» پدید آمده است.

نشانه هایی وجود دارد که در ایالات متحده یک درک در حال ظهور وجود دارد که بازگشت به دوره طلایی لحظه تک قطبی غیرممکن است. این هنوز یک چرخش معنادار به یک استراتژی متفاوت نیست، بلکه یک شرایط تشدید کننده است. وظیفه تقویت هژمونی، پرهیز از تجدید نظر در نتیجه جنگ سرد، همچنان مهم است. و هر چه مسیر دشوارتر باشد، تلاش ها باید بلندپروازانه تر باشد.

این باور که ایالات متحده نمی تواند از رهبری خود جلوگیری کند، در فلسفه خود دولت آمریکا نهفته است. با این حال، درک آن نقش در طول زمان تغییر کرده است. در بیشتر تاریخ، آمریکا به‌عنوان یک الگوی اخلاقی و سیاسی برای دیگران تعبیر شده است تا مباشر امور بین‌المللی. جنگ سرد و پیامدهای آن، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موقعیت منحصر به فردی را ایجاد کرد که در آن به واشنگتن اهرمی داده شد تا مستقیماً جهان را مدیریت کند. اگرچه واضح به نظر می رسید که چنین وضعیتی غیرعادی است و نمی تواند برای همیشه دوام بیاورد، نیروی عادت به سرعت شروع شد. و همراه با آن این انتظار وجود داشت که هیچ بازگشتی به هنجار سیاسی بین المللی وجود نخواهد داشت. این الگویی بود که رهبران آمریکایی بیش از سی سال در آن عمل کردند.

اگر بایدن و ترامپ در سال 2024 ملاقات کنند، مهم نیست که چه کسی برنده شود، ما شاهد تلاشی برای حفظ یک فلسفه سیاسی منسوخ خواهیم بود. نگران نباشید که در حال حاضر آنقدر با واقعیتی که آمریکا را احاطه کرده است مغایرت دارد که کار نخواهد کرد.