نخبگان آمریکایی شروع به اعتراف کردند که جهان در حال شورش علیه ایالات متحده است و واشنگتن کسی را جز خودش مقصر ندارد – RT World News

یکی از مقامات سابق کاخ سفید واقعیت مقاومت فزاینده در برابر امپریالیسم کشور را پذیرفته است

فیونا هیل از مقامات سابق کاخ سفید در یک سخنرانی جالب اخیر در تالین، استونی نشان داد حداقل یک نفر در واشنگتن به اندازه کافی خودآگاهی دارد که ببیند در جهان چه اتفاقی می افتد.

هیل اذعان کرد که درگیری در اوکراین جرقه ای جهانی زده است “شورش نیابتی” به رهبری روسیه، علیه هژمونی آمریکا. این کاملا درست است، همانطور که بسیاری از ما از همان آغاز حمله نظامی مسکو، در بهار سال گذشته، می‌توانستیم ببینیم. اما این رشوه از دیرباز اتفاق افتاده است و ایالات متحده آن را با اعمال خود بر سر خود آورده است.

اول از همه، باید به این نکته اشاره کرد که اتحاد جماهیر شوروی، سلف روسیه مدرن، در بسیاری از تاریخ خود شورش علیه هژمونی آمریکا را رهبری کرد. به ویژه در طول جنگ سرد، حمایت مسکو برای کشورهای جهان سوم که در تلاش برای واژگونی قرن ها استعمار غرب در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا بودند، حیاتی بود. ایالات متحده دفاع قاطعانه از این سیستم استعماری را بر عهده گرفت. در واقع، جنگ سرد واقعاً یک جنگ نیابتی بزرگ بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بر سر استعمار بود، با ایالات متحده برای حفظ این سیستم و اتحاد جماهیر شوروی برای از بین بردن آن. بسیاری از جمعیت جهان همچنان به خاطر کمکی که از شوروی در شکستن زنجیرهای استعماری خود دریافت کردند، سپاسگزار هستند.

فدراسیون روسیه اخیراً همه اینها را در بیانیه سیاست خارجی خود در 31 مارس 2023 اعتراف کرد و در آن اعلام کرد که مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی شکست نازیسم در طول جنگ جهانی دوم و نقش آن در استعمار زدایی موفقیت آمیز است. جهان روسیه امروزی بیان می کند که به عنوان “جانشین قانونی» به اتحاد جماهیر شوروی، به دنبال این اهداف ادامه می دهد. مشاهده من، پس از بازگشت از روسیه و جشن های روز پیروزی 9 مه، این است که مردم روسیه همچنان این دستاوردهای اتحاد جماهیر شوروی را گرامی می دارند، با پرچم قرمز چکش و داس که در همه شهرهایی که از سن پترزبورگ تا آن بازدید کردم، وجود دارد. یالتا


«سندرم هاوانا» رد شده است، اما آیا درس هایی گرفته می شود؟

در همین حال، پس از فروپاشی بلوک شرق در سال 1989 و سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، ایالات متحده این فرصت را دید تا سلطه غرب بر جهان را تا حد زیادی کنترل نشده حفظ کند. در حالی که ایالات متحده از هدف خود به عنوان Pax Americana یاد می کند، روش‌های آن ارتباط چندانی با صلح و همه چیز به جنگ نداشت. بنابراین، واشنگتن برای تهاجم و حمله به کشورهای دیگر از پاناما (1989)، تا عراق (1990)، صربستان (1999)، افغانستان (2001)، دوباره عراق (2003) و لیبی (2011) وقت تلف نکرد. این حتی تهاجم‌های کوچک‌تر و بسیاری از جنگ‌های نیابتی و تروریستی که ایالات متحده در این مدت به راه انداخته است، به حساب نمی‌آید، مانند سوریه، که در سال 2011 آغاز شد، و در اوکراین با کودتای 2014 که به تحریک آن کمک کرد.

روسیه و بقیه جهان که قادر به مقابله با قدرت نظامی برتر ایالات متحده نبودند، تا حد زیادی عقب نشستند و این کار را انجام دادند. اما خشم و خشم افزایش یافت، زیرا هیچ یک از این جنگ ها ضروری و عادلانه نبودند. آنها جنگ های انتخابی بودند که ایالات متحده برای محافظت از آنچه به عنوان منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود می دید، به راه انداخت، در حالی که تمام اقدامات خود را به عنوان لباس می پوشاند. “بشردوستانه.” به عنوان یک قاعده، آنها مدعی شدند که این مداخلات برای محافظت از جمعیت کشور هدف در برابر آسیب ضروری است “ظالم”، “بی رحمانه” یا “دیکتاتوری” رژیم در حالی که آمریکایی‌ها تا حد زیادی چنین توجیه‌هایی را پذیرفتند، بقیه جهان از پوچ بودن حق ثبت اختراع اخم کردند.

در سال 2015، خرس روسی یک بار دیگر شروع به بیدار شدن کرد و در سوریه مداخله کرد تا جنگ وحشیانه تروریستی علیه این کشور را که ایالات متحده فعالانه تحریک و حمایت می کرد، پس بزند.

در حالی که ایالات متحده تلاش می کند ادعا کند که تمام جهان در مخالفت با اقدامات روسیه در کنار آن ایستاده است، در اوکراین، این به سادگی درست نیست و مقامات آمریکایی آن را می دانند. “جهانتنها در صورتی از آمریکا حمایت می کند که آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا را حذف کنیم. این مناطق که بیشتر جمعیت کره زمین را در خود جای داده اند، از آمریکایی ها حمایت نکرده و نمی کنند. بسیاری از کشورهای این مناطق از مداخله ایالات متحده در حیاط خلوت خود به میل خود به شکل جنگ های تهاجمی، کودتا و حمایت شورشیان مسلح خسته شده اند و از اینکه می بینند که بالاخره یک نفر – یعنی روسیه – در حال مقابله است خوشحال بودند. . در همین حال، حتی عربستان سعودی، متحد دیرینه و همدست ایالات متحده در دسیسه های امپریالیستی خود، با امتناع از افزایش عرضه نفت، صفوف ایالات متحده را شکسته است. علاوه بر این، تعامل با ایران را آغاز کرده است و نشان می دهد که جهان از مداخله واشنگتن خسته شده است.


آمریکا محدودیت‌های مهاجران کوبایی را کاهش می‌دهد

دولت ایالات متحده وانمود می کند که این را نمی بیند، و بسیاری از مردم آمریکا واقعاً نمی بینند، که نشان دهنده فراگیر بودن تبلیغات و توانایی آن در خفه کردن و مبهم کردن واقعیت است. این دوباره به یاد سخنرانی هارولد پینتر نمایشنامه نویس برنده جایزه نوبل در سال 2005 می پردازد که در آن او امپراتوری ایالات متحده را مورد سرزنش قرار داد.پس از پایان جنگ جهانی دوم، از هر دیکتاتوری نظامی جناح راست در جهان حمایت کرد و در بسیاری از موارد باعث ایجاد آن شد. منجر به “صدها هزار کشته.» اما به لطف قدرت تبلیغات، “هرگز اتفاق نیفتادپینتر گفت. حتی زمانی که این اتفاق می افتاد، اتفاق نمی افتاد. آمریکا دستکاری کاملاً بالینی قدرت را در سراسر جهان اعمال کرده است، در حالی که خود را به عنوان نیرویی برای خیر جهانی جلوه می دهد.چیزی که پینتر آن را به عنوانعمل بسیار موفق هیپنوتیزم

زمان آن فرا رسیده است که مردم آمریکا نسبت به جنایاتی که کشورشان مرتکب شده است بیدار شوند و متوجه شوند که بقیه جهان به طرز دردناکی از آنها آگاه هستند و بر همین اساس شورش می کنند. پس از اعتراف به این موضوع، آمریکایی‌ها بالاخره می‌توانند دولت خود را مسئول اقداماتش بدانند و از آن بخواهند که از خصومت با جهان از طریق خشونت‌های غیرقابل تحریک دست بردارد و در عوض سعی کنند با سایر کشورها به عنوان یکسان در رسیدگی به مشکلات مبرم جهان از جمله فقر، بیماری و محیط‌زیست تعامل داشته باشند. تنزل. این تنها اقدامی است که می تواند بشریت را نجات دهد.

اظهارات، دیدگاه ها و نظرات بیان شده در این ستون صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً بیانگر نظرات RT نیست.