حقوق زوجه پس از طلاق شرع اسلام به حقوق زن توجه داشته و به دلیل نقش بسزایی که در خانواده و جامعه دارند به آنها توجه ویژه ای داشته است و در مورد هر دوی آنها با اشاره به اینکه ممکن است بین آنها اختلافاتی وجود داشته باشد، توجه ویژه ای به حقوق زن داشته است. به دلیل کوتاهی در انجام وظایف، شرایط به جدایی و طلاق می انجامد و با افتراق بین آنها، حقوق متعددی پدید می آید که هر دو طرف را از هر گونه آسیبی که به آنها وارد شود مصون می دارد.
حق زوجه در لسان به معنای: صداقت است و در نتیجه بر خلاف دروغ است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از: مالی که شوهر بر اساس عقد ازدواجی که بین آنها واقع شده است به همسرش بدهکار است. و آن را الصدق گویند; زیرا دلالت بر خلوص رغبت شوهر نسبت به کسى است که مى خواهد با او معاشرت کند و به آن نیز گفته مى شود: مهر و زنبور و عکر و تشریع بر مهر مؤید مقام زن و مقام بلند است. و حیثیت خود را حفظ می کند زیرا کمکی برای او در آمادگی برای ازدواج است و تمام امور مورد نیاز او را تأمین می کند و هزینه هایی را که بر عهده دارد می پردازد و باید توجه داشت که مهریه حق زن است و خیر. کسى حق دارد آن را بگيرد و يا چيزى از آن بگيرد، در حالى که فقط گرفتن آن براى اولياي او جايز است و در اينکه خداوند متعال مى فرمايد: (از آن چيزى نگيريد. مشروعيت آن ثابت شده است.
مهریه زودهنگام عبارت است از: مهریه ای که شوهر قبل از صیغه یا قبل از جدایی زوجین با طلاق یا فوت به طور کامل می پردازد.دانشمندان بر مطلوبیت تسریع در مهریه توافق کرده اند; شرع اسلام از مسلمان خواسته است که حقوقی را که بر عهده دیگران است، بدون تأخیر یا تعلل بدون عذر، ادا کند، اما در حکم عدم دادن مقداری از مهریه قبل از دخول، اختلاف کردند و در آن به دو قول، توضیح آنها پرداختند. چنین است: [8] قول اول: اکثر علما بر این عقیده اند که تقدیم مقداری مهریه قبل از دخول مستحب است امام زهری می فرماید: سنت گذشت که تا آن را ندهد داخل نمی شود. چیزی و این را بر اساس روایات متعددی از جمله حدیث عقبه بن عامر استناد کردند: مردی با رضایت آنها با زنی ازدواج کرد، پس مرد به او وارد شد و برای او مهریه ای قرار نداد و چیزی به او نداد. تو را گواهی می دهم که سهم خود را در خیبر از مهریه اش به او بخشیدم، گفت: پس آن را گرفت و به صد هزار فروخت،[9] و معنای حدیث در واجب نبودن آن روشن است. هر یک از جهیزیه را قبل از دخول ارائه کند. قول دوم: قولی که باید قبل از دخول چیزی از مهریه ارائه شود و با آن برخی از صحابه گفته اند و قول مالکیان است و مبنای آنها این است که امام بخاری از سهل نقل کرده است. بن سعد السعدی – رضی الله عنه – که پیامبر – صلی الله علیه وسلم – فرمود: (اگر انگشتر آهنین بجوید).[10] مراد از مهریه تأخیر، تأخیر مهریه در اصطلاح حقوقی است: شوهر مهریه و چیزی از آن را نمی پردازد و آن را تا مدت معینی به تأخیر می اندازد. چون مجهول است و مهریه باید فوری باشد; دلیل بر کلام خداوند – تعالی -: (وَ یَعْطَلُوا الْأَنْسَابِهِمْ یَعْبُهُمْ)[12] زیرا خداوند – سبحان – امر فرموده است که به زن مهریه داده شود و تأخیر آن خلاف است. فرمان خدا قول دوم: آن دو امام گفتند: شافعی، مالک با مفسده تأخیر مهریه، و وجوب ادای مهر عین به زوجه; این به این دلیل است که غرامت مدت نامعلومی است، بنابراین به همین ترتیب قضاوت می شود. قول سوم: به تأخیر انداختن مهریه تا مدت معین جایز است و نظر مالکیّه است و مخول و اوزاعی گفته اند و نظرشان در تعیین مدت متفاوت است، ولی گروهی از علما گفتند: آنچه کوتاه شود بهتر است. قول چهارم: حنابله گفتند: مهریه تأخیر لازم است هر چند مدتی برای آن معین نشده باشد و با فوت یا جدایی بین زوجین باشد که این قول شیخ الاسلام ابن تیمیه و ابن آل است. -قایم – رحمت الله علیه -; دلیل بر قول پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ: (مسلمانان مقید به شروط خود هستند مگر شرطی که حلال را حرام کند یا حرام را حلال کند)[13] و تأخیر مهریه را نمی رساند. نهی از حلال یا جواز حرام را شامل می شود و بدین ترتیب شرط تأخیر در مهریه صحیح است.